جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه زبان دراز: (تعداد کل: 2)
زبان دراز
[زَ دِ] (ص مرکب) جسور و بی ادب در تکلم (فرهنگ نظام) آنکه سخن بی محابا گوید و بسیار گوید (آنندراج) بدزبان و کسی که به بدی حرف بسیار میزند و گستاخ (ناظم الاطباء) ذِربَه سلیط عَذقانَه مِطریر مَشان (منتهی الارب) : دریغ اگر این بنده با حسن شمایلی که...
زبان دراز
[زَ نِ دِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) سخن گستاخانه و بی محابا( 1) : که عیب است در مجمع اهل راز سخنهای کوته زبان دراز ظهوری (از آنندراج) رجوع به زبان دراز و زبان درازی شود ( 1) - رجوع به آنندراج شود.